.سی و پنج سال از حماسه سیاهکل گذشت
*****************************
" تاریخ همه جوامع تاکنونی، تاریخ مبارزه طبقاتی است". عملیات سیاهکل در شامگاه نوزدهم بهمن سال 1349 و نقش آن در شکل دادن به تاریخ سیاسی اخیر ایران، بیان پراتیک آشکار این جمله مشهور مانیفست کمونیست است. شکست مبارزات انقلابی و پارلمانی طبقات پیشرو و اقشار دموکراتیک، پیشگامان انقلابی نیروهای محرکه جدید مبارزه طبقاتی را، بسوی توسل به اشکال مستقیم و رادیکال تر مبارزه سوق داد. سیاهکل محصول پاسخگویی به این ضرورت عینی در دوره ای از تاریخ جدید ایران بود. درک دوره اخیر تاریخ کشور از دهه 40 تا کنون، بدون درک علل پیدایش، و جایگاه مبارزه مسلحانه فداییان که در مرکز تحولات سیاسی این دوره قرار گرفته اند، ممکن نیست.
مبارزات توده های مردم، انقلابی و یا پارلمانی، از انقلاب مشروطیت، جمهوری گیلان، دولتهای خودمختار در آذربایجان و کردستان، تا جنبشهای کارگری- دموکراتیک 1332 - 1320، با شدت تمام سرکوب گشته، به شکست کشانده شده بودند. دولت محمد مصدق که محصول انتخابات پارلمانی - دموکراتیک، در شرایط فشار نیرومند جنبش کارگری و نتایج جنگ دوم جهانی بود، به نحو تحقیر کننده ای از طریق دخالت آشکار امپریالیستی، سرنگون گردیده بود. جبهه ملی و حزب توده، بمثابه احزاب تعیین کننده در کشمکشهای این دوره، بدلیل بی عملی، خیانت و اضمحلال سیاسی کامل، دیگر مورد اعتماد توده های مردم نبودند. با سلطه کامل امپریالیسم آمریکا و ماشین سرکوب رژیم سلطنتی، و با قلع و قمع هر مقاومت جدی،آرامش گورستانی کشور را فرا گرفته، ترس و یأس و سرخورده گی و بی اعتمادی به نیروی خود بر توده های مردم، حتی روشنفکران مبارز، غلبه کرده بود. جامعه دیگر به توانایی خود برای برچیدن اختناق پلیسی حاکم، باور نداشت.
مقطع تاریخی 28 مرداد سال 1332، از سوی دیگر، شرایط را برای ورود نیروی اجتماعی نوینی به عرصه تحولات سیاسی آتی ایران، فراهم آورد. دهه 30 با همه تلخی و صدمات بزرگ برای میلیونها نفر از مردم زحمتکش، نسل جدیدی از انقلابیون کمونیست را که نقش گورکنان اختناق سلطنتی را بر دوش گرفتند، به عرصه تحولات سیاسی فرا خواند. این دوره که مبدأ حقیقی پیدایش کمونیستهای فدایی است، نه فقط نقد علل شکست جنبشهای انقلابی و تأثیر پذیری از تجارب مثبت این مبارزات را در بر گرفت، بلکه سرنوشت این نقد را که بخشی از پراتیک انقلابی روزمره این گروه بود، به شرایط سر برآوردن نسل بعدی طبقه کارگر نیز پیوند زد. طبقه کارگر جدید با سرعت گیری توسعه سرمایه داری وابسته، بویژه پس از رفرم ارضی دهه40، بر جای طبقه کارگر عمدتاً کارگاهی- سنتی ایران نشست. این یک تحول ساختاری جدید بود که شکل گیری آن با ظهور نسل جوان کمونیستها، همزمان گشته بود. دهه 40، به معنی واقعی کلمه، به دهه درک و جذب این چرخش تاریخی جامعه از سوی کارگران کمونیست و روشنفکران انقلابی، ارتقاء یافت. نه فقط یک نیروی جدید اجتماعی به عرصه تحولات اجتماعی وارد شده بود، بلکه در همان حال، یک نیروی سیاسی انقلابی از نسل جوان را که بر تئوری و پراتیک مبارزات گذشته هم مسلط بود، به همراه آورده بود. اینکه گروهها و عناصر کمونیست در تهران، شمال، تبریز و مشهد، هر یک مستقل از دیگری به سوی مبارزه مسلحانه تمایل پیدا کرده بودند، خود بازتاب این شرایط عینی را در خود- آگاهی پیشروترین بخش جامعه در این دوره، بیان میکند.
عملیات سیاهکل، وحدت کامل گروههای پیش برنده آن را تسریع نموده، به اعلام رسمی تشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، در اواخر فروردین سال 1350، منجر گشت. با تشکیل سازمان فدایی، به دو دهه سکوت و خفقان غیر قابل توصیف و قدر قدرتی رژیم ساواک پایان داده شد. از این پس فضای اعتراض و انتقاد در میان همه اقشار و طبقات ضد رژیم سلطنتی و یا ناراضی از آن، گسترش یافت. نیروی سیاسی جدیدی که عملیات تحت هدایت آن در سیاهکل به لحاظ نظامی شکست خورده بود، بزودی به نیروی مسلط بر فضای سیاسی جامعه فرا روئیده، راه مبارزه علیه دیکتاتوری حاکم را هموار ساخت. از سیاهکل به بعد، تحولات سیاسی و فرهنگی درکشور، در هر شکلی، مستقیم و یا غیر مستقیم، به این آغاز نوین مربوط است. سیاهکل و تاریخ آن، هسته اصلی هویت سیاسی- فرهنگی مبارزه طبقاتی انقلابی در ایران، از دهه 40 تاکنون را میسازد.
عملیات سیاهکل، هدف آغاز مبارزه برای سرنگونی رژیم سلطنتی را در برابر خود قرار داده بود. پیشروان این تلاش بزرگ خود به این امر آگاه بودند، یک عملیات نظامی کوچک، قادر به تحقق این هدف نیست؛ اما آنان به شکستن فضای اختناق، غلبه بر جو ناامیدی، آموزش سیاسی نسل جوان، و تأثیر گذاری مثبت بر روحیات توده های زحمتکش می اندیشیدند. مبارزه انقلابی فداییان، بطور مستقیم، ایجاد یک سازمان انقلابی، ترویج روح شجاعت در ابراز وجود سیاسی در جامعه، و آماده سازی قیام مسلحانه توده ای را، نشانه گرفته بود. قیام 22 بهمن 57، در دقیق ترین بیان خود، بدون سیاهکل و فرهنگ مبارزه مسلحانه رواج یافته از طریق آن، غیر ممکن بود. شرایط مبارزه و میزان نیروی متشکل و مبارز در سال 1332،
" تاریخ همه جوامع تاکنونی، تاریخ مبارزه طبقاتی است". عملیات سیاهکل در شامگاه نوزدهم بهمن سال 1349 و نقش آن در شکل دادن به تاریخ سیاسی اخیر ایران، بیان پراتیک آشکار این جمله مشهور مانیفست کمونیست است. شکست مبارزات انقلابی و پارلمانی طبقات پیشرو و اقشار دموکراتیک، پیشگامان انقلابی نیروهای محرکه جدید مبارزه طبقاتی را، بسوی توسل به اشکال مستقیم و رادیکال تر مبارزه سوق داد. سیاهکل محصول پاسخگویی به این ضرورت عینی در دوره ای از تاریخ جدید ایران بود. درک دوره اخیر تاریخ کشور از دهه 40 تا کنون، بدون درک علل پیدایش، و جایگاه مبارزه مسلحانه فداییان که در مرکز تحولات سیاسی این دوره قرار گرفته اند، ممکن نیست.
مبارزات توده های مردم، انقلابی و یا پارلمانی، از انقلاب مشروطیت، جمهوری گیلان، دولتهای خودمختار در آذربایجان و کردستان، تا جنبشهای کارگری- دموکراتیک 1332 - 1320، با شدت تمام سرکوب گشته، به شکست کشانده شده بودند. دولت محمد مصدق که محصول انتخابات پارلمانی - دموکراتیک، در شرایط فشار نیرومند جنبش کارگری و نتایج جنگ دوم جهانی بود، به نحو تحقیر کننده ای از طریق دخالت آشکار امپریالیستی، سرنگون گردیده بود. جبهه ملی و حزب توده، بمثابه احزاب تعیین کننده در کشمکشهای این دوره، بدلیل بی عملی، خیانت و اضمحلال سیاسی کامل، دیگر مورد اعتماد توده های مردم نبودند. با سلطه کامل امپریالیسم آمریکا و ماشین سرکوب رژیم سلطنتی، و با قلع و قمع هر مقاومت جدی،آرامش گورستانی کشور را فرا گرفته، ترس و یأس و سرخورده گی و بی اعتمادی به نیروی خود بر توده های مردم، حتی روشنفکران مبارز، غلبه کرده بود. جامعه دیگر به توانایی خود برای برچیدن اختناق پلیسی حاکم، باور نداشت.
مقطع تاریخی 28 مرداد سال 1332، از سوی دیگر، شرایط را برای ورود نیروی اجتماعی نوینی به عرصه تحولات سیاسی آتی ایران، فراهم آورد. دهه 30 با همه تلخی و صدمات بزرگ برای میلیونها نفر از مردم زحمتکش، نسل جدیدی از انقلابیون کمونیست را که نقش گورکنان اختناق سلطنتی را بر دوش گرفتند، به عرصه تحولات سیاسی فرا خواند. این دوره که مبدأ حقیقی پیدایش کمونیستهای فدایی است، نه فقط نقد علل شکست جنبشهای انقلابی و تأثیر پذیری از تجارب مثبت این مبارزات را در بر گرفت، بلکه سرنوشت این نقد را که بخشی از پراتیک انقلابی روزمره این گروه بود، به شرایط سر برآوردن نسل بعدی طبقه کارگر نیز پیوند زد. طبقه کارگر جدید با سرعت گیری توسعه سرمایه داری وابسته، بویژه پس از رفرم ارضی دهه40، بر جای طبقه کارگر عمدتاً کارگاهی- سنتی ایران نشست. این یک تحول ساختاری جدید بود که شکل گیری آن با ظهور نسل جوان کمونیستها، همزمان گشته بود. دهه 40، به معنی واقعی کلمه، به دهه درک و جذب این چرخش تاریخی جامعه از سوی کارگران کمونیست و روشنفکران انقلابی، ارتقاء یافت. نه فقط یک نیروی جدید اجتماعی به عرصه تحولات اجتماعی وارد شده بود، بلکه در همان حال، یک نیروی سیاسی انقلابی از نسل جوان را که بر تئوری و پراتیک مبارزات گذشته هم مسلط بود، به همراه آورده بود. اینکه گروهها و عناصر کمونیست در تهران، شمال، تبریز و مشهد، هر یک مستقل از دیگری به سوی مبارزه مسلحانه تمایل پیدا کرده بودند، خود بازتاب این شرایط عینی را در خود- آگاهی پیشروترین بخش جامعه در این دوره، بیان میکند.
عملیات سیاهکل، وحدت کامل گروههای پیش برنده آن را تسریع نموده، به اعلام رسمی تشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، در اواخر فروردین سال 1350، منجر گشت. با تشکیل سازمان فدایی، به دو دهه سکوت و خفقان غیر قابل توصیف و قدر قدرتی رژیم ساواک پایان داده شد. از این پس فضای اعتراض و انتقاد در میان همه اقشار و طبقات ضد رژیم سلطنتی و یا ناراضی از آن، گسترش یافت. نیروی سیاسی جدیدی که عملیات تحت هدایت آن در سیاهکل به لحاظ نظامی شکست خورده بود، بزودی به نیروی مسلط بر فضای سیاسی جامعه فرا روئیده، راه مبارزه علیه دیکتاتوری حاکم را هموار ساخت. از سیاهکل به بعد، تحولات سیاسی و فرهنگی درکشور، در هر شکلی، مستقیم و یا غیر مستقیم، به این آغاز نوین مربوط است. سیاهکل و تاریخ آن، هسته اصلی هویت سیاسی- فرهنگی مبارزه طبقاتی انقلابی در ایران، از دهه 40 تاکنون را میسازد.
عملیات سیاهکل، هدف آغاز مبارزه برای سرنگونی رژیم سلطنتی را در برابر خود قرار داده بود. پیشروان این تلاش بزرگ خود به این امر آگاه بودند، یک عملیات نظامی کوچک، قادر به تحقق این هدف نیست؛ اما آنان به شکستن فضای اختناق، غلبه بر جو ناامیدی، آموزش سیاسی نسل جوان، و تأثیر گذاری مثبت بر روحیات توده های زحمتکش می اندیشیدند. مبارزه انقلابی فداییان، بطور مستقیم، ایجاد یک سازمان انقلابی، ترویج روح شجاعت در ابراز وجود سیاسی در جامعه، و آماده سازی قیام مسلحانه توده ای را، نشانه گرفته بود. قیام 22 بهمن 57، در دقیق ترین بیان خود، بدون سیاهکل و فرهنگ مبارزه مسلحانه رواج یافته از طریق آن، غیر ممکن بود. شرایط مبارزه و میزان نیروی متشکل و مبارز در سال 1332،
به مراتب مساعدتر از سالهای 50 بود. با اینحال، این شرایط به سطح وقوع قیام توده ای و سرنگونی رژیم سلطنتی پیشروی نکرد. از آنجا که نیروی رهبری کننده، فضای سیاسی و عادات توده های مردم، از نقش و عملکرد شیوه های انقلابی تأثیر نگرفته بود. فداییان با کار و تلاش بزرگ خود در دهه40 و 50 ، این خلاء شرایط ذهنی جامعه را، پر کردند.50
سیاهکل در جامعه تحقیر شده و فضای ترس و خفقان غیر قابل تحمل، روحیه جسارت و تعرض علیه صاحبان قدرت و ثروت را ترویج کرد. روی آوری گروههای متعدد به مبارزه مسلحانه و پیوستن هزاران نفر به مدافعین فعال و غیر آشکار آن در دوره رژیم سلطنتی، این حقیقت را اثبات میکند. اما بارزترین اثر مبارزات فداییان در این جهت، در رادیکالیزه شدن جنبش کارگری و پیدایش شوراهای کارگری در شرایط وضعیت انقلابی نمایان گشت. شوراهای کارگری در ایران پرتلاطم دهه 20 و 30، شکل نگرفتند. نه فقط به دلیل عدم وجود طبقه کارگر صنعتی در سطح دهه 50، بلکه بویژه عدم رشد یافتگی روحیه برخورد شجاعانه علیه صاحبان ثروت و قدرت در محیطهای کار نیز، نقش جدی ایفا کرد. جنبشی که با سیاهکل آغاز گردید، فعالترین کارگران پیشرو را در رو در رویی با طبقات حاکم تحت تأثیر قرارداده، راه ابراز وجود سیاسی جسورانه آنها را از طریق تشکیل شوراهای کارگری هموار نمود.
مبارزه مسلحانه نسل پیشرو فداییان، به پیدایش جنبش نوین کمونیستی، و ایجاد اعتماد دوباره به کمونیسم در جامعه ایران، پس از سلطه اپورتونیسم و خیانت حزب توده انجامید. تشکیل سازمان فدایی و مبارزه فداکارانه چریکها، دخالتگری انقلابی، صداقت و اومانیسم کمونیستی را، بمثابه ارزشهای سیاسی- فرهنگی نوین، در جامعه گسترش داد. آرمانخواهی کمونیستی که از طریق عملکرد حزب توده بی اعتبار شده بود، بازهم جای خود را بعنوان عنصر اصلی محتوای پراتیک انقلابیون کمونیست، باز کرد. اینکه پس از سرنگونی رژیم سلطنتی، چپ مبارز در ایران، رادیکال ترین و فعالترین گرایش اپوزیسیون را شکل داد، امری اتفاقی نبوده، و تنها از مطالعه آثار مارکسیستی ناشی نشده بود. از آنجا که توده های مردم، نه از طریق مطالعه کتاب، بلکه از تجربیات روزمره در کشمکشهای سیاسی، آشنایی و تماس با شیوه و میزان فعالیت، تعهد، جدیت و صداقت فردی مبارزین، تآثیر میگیرند.
تشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، طی 8 سال پس از سیاهکل، تغییرات سیاسی- فرهنگی بزرگی، بوِیژه سرنگونی رژیم سلطنتی از طریق یک قیام مسلحانه را، به دنبال آورد. اما 24 سال زمان پس از آغاز دهه 60، که با تضعیف جریان فدایی و تقویت گرایشهای انحلال طلب مشخص میشود، به ایجاد حداقلی از حزبیت انقلابی، تشکل نیروهای مبارز و قابل اعتماد برای بخش پیشرو جامعه منجر نگشت. این نشان میدهد که جامعه ایران، هنوز هم به سنت سیاهکل در مبارزه برای سرنگونی رژیمهای دیکتاتوری نیاز دارد؛ سنتی که در مرکز آن، تشکل پیشروترین کمونیستها و دخالتگری انقلابی آن، برای تغییر شرایط سیاسی قرار دارد.
در سی و پنجمین سالگرد حماسه سیاهکل، بمثابه بیان انقلابی گری کارگران کمونیست در دوره گذشته، مبارزات کارگری وارد دور تازه ای از گسترش خود گردیده است. جنبش کارگری با پشت سرگذاردن رکود سنگین ناشی از عواقب ترور فاشیستی دهه 60 تاکنون، از آغاز سال جاری به دوره اعتلاء و رشد خود گام گذارده، میرود تا در رأس تحولات انقلابی قرار گیرد. کارگران متشکل شرکت واحد که در برابر رژیمی تا به دندان مسلح، به سلاح اعتصاب متوسل شدند، ورود جامعه به دوره ای پرتلاطم از مبارزات انقلابی را نوید دادند. حمایت عملی از این مبارزات، دخالتگری وسیع به نفع قدرت گیری جنبش کارگری و ایجاد تشکل در صفوف کمونیستها، محتوای درک و بکار گیری تجربه سیاهکل در شرایط کنونی را میسازد.
*** *** ***
damawand58@yahoo.com http://www.j-shoraii.blogspot.com/
اکبر تک دهقان، بیستم بهمن 1384- نهم فوریه 2006
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
!زنده باد اول ماه مه 1385 در ایران
:اتحاد و بسیج نیرو
!علیه جنایات رژیم اسلامی
!علیه تبهکاریهای سرمایه داران
!علیه تجاوز امپریالیستی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سیاهکل در جامعه تحقیر شده و فضای ترس و خفقان غیر قابل تحمل، روحیه جسارت و تعرض علیه صاحبان قدرت و ثروت را ترویج کرد. روی آوری گروههای متعدد به مبارزه مسلحانه و پیوستن هزاران نفر به مدافعین فعال و غیر آشکار آن در دوره رژیم سلطنتی، این حقیقت را اثبات میکند. اما بارزترین اثر مبارزات فداییان در این جهت، در رادیکالیزه شدن جنبش کارگری و پیدایش شوراهای کارگری در شرایط وضعیت انقلابی نمایان گشت. شوراهای کارگری در ایران پرتلاطم دهه 20 و 30، شکل نگرفتند. نه فقط به دلیل عدم وجود طبقه کارگر صنعتی در سطح دهه 50، بلکه بویژه عدم رشد یافتگی روحیه برخورد شجاعانه علیه صاحبان ثروت و قدرت در محیطهای کار نیز، نقش جدی ایفا کرد. جنبشی که با سیاهکل آغاز گردید، فعالترین کارگران پیشرو را در رو در رویی با طبقات حاکم تحت تأثیر قرارداده، راه ابراز وجود سیاسی جسورانه آنها را از طریق تشکیل شوراهای کارگری هموار نمود.
مبارزه مسلحانه نسل پیشرو فداییان، به پیدایش جنبش نوین کمونیستی، و ایجاد اعتماد دوباره به کمونیسم در جامعه ایران، پس از سلطه اپورتونیسم و خیانت حزب توده انجامید. تشکیل سازمان فدایی و مبارزه فداکارانه چریکها، دخالتگری انقلابی، صداقت و اومانیسم کمونیستی را، بمثابه ارزشهای سیاسی- فرهنگی نوین، در جامعه گسترش داد. آرمانخواهی کمونیستی که از طریق عملکرد حزب توده بی اعتبار شده بود، بازهم جای خود را بعنوان عنصر اصلی محتوای پراتیک انقلابیون کمونیست، باز کرد. اینکه پس از سرنگونی رژیم سلطنتی، چپ مبارز در ایران، رادیکال ترین و فعالترین گرایش اپوزیسیون را شکل داد، امری اتفاقی نبوده، و تنها از مطالعه آثار مارکسیستی ناشی نشده بود. از آنجا که توده های مردم، نه از طریق مطالعه کتاب، بلکه از تجربیات روزمره در کشمکشهای سیاسی، آشنایی و تماس با شیوه و میزان فعالیت، تعهد، جدیت و صداقت فردی مبارزین، تآثیر میگیرند.
تشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، طی 8 سال پس از سیاهکل، تغییرات سیاسی- فرهنگی بزرگی، بوِیژه سرنگونی رژیم سلطنتی از طریق یک قیام مسلحانه را، به دنبال آورد. اما 24 سال زمان پس از آغاز دهه 60، که با تضعیف جریان فدایی و تقویت گرایشهای انحلال طلب مشخص میشود، به ایجاد حداقلی از حزبیت انقلابی، تشکل نیروهای مبارز و قابل اعتماد برای بخش پیشرو جامعه منجر نگشت. این نشان میدهد که جامعه ایران، هنوز هم به سنت سیاهکل در مبارزه برای سرنگونی رژیمهای دیکتاتوری نیاز دارد؛ سنتی که در مرکز آن، تشکل پیشروترین کمونیستها و دخالتگری انقلابی آن، برای تغییر شرایط سیاسی قرار دارد.
در سی و پنجمین سالگرد حماسه سیاهکل، بمثابه بیان انقلابی گری کارگران کمونیست در دوره گذشته، مبارزات کارگری وارد دور تازه ای از گسترش خود گردیده است. جنبش کارگری با پشت سرگذاردن رکود سنگین ناشی از عواقب ترور فاشیستی دهه 60 تاکنون، از آغاز سال جاری به دوره اعتلاء و رشد خود گام گذارده، میرود تا در رأس تحولات انقلابی قرار گیرد. کارگران متشکل شرکت واحد که در برابر رژیمی تا به دندان مسلح، به سلاح اعتصاب متوسل شدند، ورود جامعه به دوره ای پرتلاطم از مبارزات انقلابی را نوید دادند. حمایت عملی از این مبارزات، دخالتگری وسیع به نفع قدرت گیری جنبش کارگری و ایجاد تشکل در صفوف کمونیستها، محتوای درک و بکار گیری تجربه سیاهکل در شرایط کنونی را میسازد.
*** *** ***
damawand58@yahoo.com http://www.j-shoraii.blogspot.com/
اکبر تک دهقان، بیستم بهمن 1384- نهم فوریه 2006
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
!زنده باد اول ماه مه 1385 در ایران
:اتحاد و بسیج نیرو
!علیه جنایات رژیم اسلامی
!علیه تبهکاریهای سرمایه داران
!علیه تجاوز امپریالیستی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ