Monday, May 08, 2006

! خطر اعدام یک زندانی سیاسی دیگر


زندانی سیاسی ولی الله فیض مهدوی، در معرض اعدام توسط رژیم جنایتکار اسلامی قرار دارد. بر اساس اعلام عوامل رسمی اجرای احکام در زندان گوهردشت، موعد اجرای این حکم ضد انسانی برای روز 26 اردیبهشت، تعیین گردیده است. پس از اعدام زندانی سیاسی و معلم مدارس روستایی حجت زمانی در 18 بهمن سال گذشته، این دومین بار طی فقط 3 ماه است، که رژیم ترور با استفاده از فضای نظامی و بحران آفرینی در مناسبات بین المللی، به ارتکاب توحش آشکار علیه زندانیان سیاسی بی دفاع، متوسل میشود.

رژیم اسلامی در شرایط کنونی، درست نظیر تابستان 1367، سال شکست خود در جنگ ارتجاعی، به اقدامات افسار گسیخته و تحکیم جو رعب و وحشت در جامعه، روی آورده است. این فقط آغاز اقدامات سرکوبگرانه گسترده تر این رژیم تبهکار است که نه فقط بازهم مستعد توسل به کشتارهای دسته جمعی است؛ بلکه تا کشاندن کشور به لبه پرتگاه یک جنگ هسته ای نیز، پیش خواهد رفت.

در همین حال زندانیان سیاسی دیگری، در شرایط حتمی شدن و یا حتی اجرای حکم اعدام بسر میبرند. بر اساس گزارشهای منابع متعدد، زندانیان سیاسی سعید ماسوری، غلامحسین کلبی، خالد هردانی، فرهنگ پورمنصور، شهرام پور منصور، امیر پرویزیان و علیرضا کرمی خیر آبادی نیز در معرض اعدام قرار دارند. بجز زندانیان نامبرده، دو زندانی عادی زن که در هیچ نظام بدوی قضایی هم، به مرگ محکوم نمیشوند، حتی در آستانه اجرای حکم اعدام قرار گرفته اند. زندانیان عادی، کبرا رحمان پور و فاطمه حقیقت پژوه، در پی تصمیم این یا آن ارگان آدمکشی، هر آن ممکن است به دار آویخته شوند. همه تلاشهای تاکنونی فعالین فرهنگی- اجتماعی در داخل و خارج، برای لغو این احکام ضد انسانی نیز به نتیجه نرسیده است.

رژیم اسلامی در تعقیب سیاست ارتکاب جنایت، بنوعی مهارت در اجرای آن دست یافته است. در مواردی، صدور چندین حکم اعدام و یا تهدید به اجرای آنها را، و یا آزادی زندانیان و طرح برخی ادعاهایی مبنی بر سست کردن محدودیتهای خیابانی را برای گمراه ساختن افکار عمومی بکار گرفته است؛ سپس با استفاده از فضای مناسب ایجاد شده، مهمترین مورد هدف خود را به مورد اجرا گذارده است. هم اینک بخش بزرگی از بازداشت شده گان اول ماه مه آزاد شده، حتی گروهی از کارگران اخراجی شرکت واحد به کار باز گشته اند. بطور ناگهانی احکام زندان برای فراخوان دهنده گان مراسم اول ماه مه سال 83 در سقز، لغو میشود. در همین حال اجرای فوری حکم اعدام زندانی، کبرا رحمانپور، موقتاً مسکوت گذارده شده است. این آن فضایی است که زندانی سیاسی ولی الله فیض مهدوی، با قطعیت در انتظار اجرای حکم اعدام است. اعدام زندانیان در رژیم اسلامی به قصد ارعاب مردم، هسته اصلی سیاست داخلی آن را میسازد؛ اما پیشبرد این سیاست در شرایط کنونی، با نوعی پیچ و تابهای فریبکارانه، بعضاً مصلحت جویانه توأم شده، و یا با چشم انداز تحمیل سکوت به بخشی از معترضین در قبال جاری ساختن یک و یا چند حکم اعدام، همراه گردیده است. در این روش جنایت، سرکوبگران حاکم، حداکثر اهداف ارعاب و آدم کشی را علناً اعلام میکنند؛ اما با تخفیف و یا مسکوت گذاردن برخی از موارد، جنایت پیش بینی شده اصلی خود را، با هدف کسب بیشترین نتایج سیاسی برای حفظ جو رعب و وحشت در جامعه، عملی میسازند.
جان زندانی سیاسی ولی الله فیض مهدوی بطور واقعی در خطر است و رژیم اسلامی از این طریق قدرت خود را در کشاندن جامعه به شرایط سالهای دهه 60، بمعرض نمایش خواهد گذاشت. سران این رژیم پلید از این منطق تبهکارانه حرکت میکنند که ارتکاب هر میزان ددمنشی توسط آنان در این شرایط، هنوز قادر نیست برای مردم ایران، خسارات جانی و مالی نظیر حمله ارتش آمریکا به کشور را بدنبال آورد. از این رو با محاسبات رژیم، مردم و بخش آگاه جامعه، بناچار این شرایط جهنمی را تحمل کرده، از تهاجم امپریالیستی به کشور حمایت نخواهند کرد. فقط دامن زدن به مبارزات توده ای، بویژه در دور کنونی اعتراضات کارگری و دانشجویی، سیاست تشدید سرکوب و ترور توسط رژیم اسلامی را بشکست خواهد کشاند.
*** ***

اکبر تک دهقان، 18 اردیبهشت 1384- 8 مای 200
www.kapital.blogfa.com www.j-shoraii.blogspot.com
damawand58@yahoo.com
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


متن پیام زندانی سیاسی ولی الله فیض مهدوی، از زندان گوهردشت

این پیام از نوار حامل آن پیاده، و منبع چاپی خبر در زیر قید میگردد. تاریخ ارسال پیام روشن نیست؛ اما میتوان روز ضبط آن را، روزهای 14 و یا 15 اردیبهشت حدس زد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با درود به تمامی هموطنان عزیزم که در ایران و سراسر جهان، صدای مرا می شنوند. من ولی الله فیض مهدوی، متولد پنجم بهمن ماه 1358 هستم، که در مهرماه سال 1380 در سن 22 سالگی، به دست مامورین وزارت اطلاعات، به اتهام تلاش برای پیوستن به سازمان مجاهدین خلق، و اقدام علیه امنیت کشور دستگیر شدم. بعد از دستگیری، مدت 546 روز در سلول های انفرادی وزارت اطلاعات، تحت بازجویی و شدیدترین شکنجه های فیزیکی و روحی قرار گرفتم. در طول این مدت در زندان انفرادی، چیزهایی که همیشه و همه جا با من بود دستبند و پابند و یک چشم بند مشکی بود، و در یک سلول 4 متری که نور کافی هم نداشت به سر میبردم.

این دوران، سخت ترین دوران زندگی من بود. بعضی از شب ها مامورین وزارت اطلاعات و بازجو، مرا از خواب بیدار میکردند و به محوطه خارج از سلولم می بردند، و به من میگفتند که آخرین حرفهایت را بگو؛ بعد با شلیک یک گلوله مرا می ترساندند. من فکر میکردم که گلوله به من اصابت کرده، و مدتی شوکه بودم اما دوباره دست مرا میگرفتند و به سلولم باز میگرداندند. بعد از اتمام دوران انفرادی، در سال 1382 در شعبه 26 یا 23 دادگاه انقلاب تهران، فقط در یک جلسه دادگاه که مدتش هم بسیار اندک بود، به ریاست قاضی حداد، به اعدام محکوم شدم. در همان جلسه دادگاه، تمام اتهاماتی را که به من وارد شده بود صریحا رد کردم، و با صدای بلند فریاد زدم، که دادگاه رژیم را به رسمیت نمی شناسم؛ چرا که نه وکیلی از طرف من در دادگاه حضور داشت و نه هیئت منصفه ای. در همان روز به علت اعتراضم به قاضی دادگاه، به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شدم، و چند ماه در آن زندان
در بدترین شرایط ممکنه نگهداری می شدم.

اواخر سال 1382 بود؛ به زندان اوین تهران منتقل شدم، و بعد از چند ماه یک بار دیگر به علت درگیری لفظی ام با بختیاری رییس سابق سازمان زندان های کل کشور، به زندان گوهر دشت کرج موسوم به رجایی شهر تبعید شدم. یادم می آید در بدو ورودم به این زندان، یعنی همین زندان رجایی شهر، رییس سابق زندان آقای ملکی به من گقت، که دیگر در این زندان هیچ کسی به داد تو نمی رسد. از آن زمان تا امروز، مورد آماج تهدیدات و حتی حمله زندانیان خطرناک، به تحریک مسئولین زندان قرار گرفتم، و در سخت ترین شرایط ممکنه با حداقل امکانات که برای یک زندانی لازم است، زندگی میکنم. البته زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر، اکثراُ[ به همین ترتیب]* نگهداری میشوند و این کاملا طبیعی است.

چند روز قبل از فرا رسیدن نوروز سال 1385 بود که توسط معاون قضایی زندان رجایی شهر آقای علیمحمدی، برگه ای به من ابلاغ شد که حاکی از اجرای حکم اعدام من، در 26 اردیبهشت سال 1385 بود. البته این حکم اعدام من، بارها به صورت شفاهی از زبان رییس فعلی زندان آقای علی حاج کاظم و رییس بند 6 محمد جارویی، به من ابلاغ شده بود. همین هفته گذشته بود که رییس بند 6 محمد جارویی، مرا به دفترش احضار کرد و با لحنی خشن و تهدید آمیز به من گفت، که چرا اخبار مربوط به حکم خود را به بیرون از زندان میدهی؟ این کارها اصلا به نفع تو نیست، همانطور که به نفع حجت زمانی نبود.
بله. خلاصه هموطنان و دوستان عزیزی که صدای مرا می شنوید، من در طول مبارزاتی که داشتم آموختم، که برای یک فرد مبارز اهمیتی ندارد، که حتما خودش به هدف نهایی اش برسد، بلکه مهم تر از همه چیز، تداوم مبارزه در راه رسیدن به هدف است، و معتقدم که عدالت و آزادی و دمکراسی، مثل تنفس برای هر انسانی حیاتی و لازم است، و برای همین از شما می خواهم، که در برابر زورگویی های حکومت آخوندی حاکم بر ایران، دست از مبارزه خود نکشید. در پایان هم پیامی دارم برای عمال و سرکردگان حکومت و به آنها میگویم، که ما هرگز تن به ذلت و پستی در مقابل شما نخواهیم داد و به حکومت دیکتاتوری شما، به قیمت از دست رفتن جانمان هم، " آری " نخواهیم گفت.

زنده باد آزادی ملت ایران از قید ستم و ظلم و استثمار

ولی الله فیض مهدوی هستم، از زندان رجایی شهر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات از وبلاگ جمهوری شورایی

- شکل بعضی ترکیبات کوچک در متن چاپی اصلی، به دلیل تبدیل آن به یک متن نوشتاری معمولی از سوی این وبلاگ، اندکی تغییر کرده است. برای مثال، کلمات گفتاری نظیر"منو"، " حرفهاتو"، " تو( بمعنی در درون)"، با جایگزین نوشتاری آنها، نظیر " مرا "، "حرفهایت را"، و یا " در"، تعویض شده است. این روش نیز در پیاده کردن مباحث سیاسی از نوار و نگارش آن برای انتشار عمومی، رواج دارد.

- تأکیدات از طریق استفاده از بکارگیری حروف کج، خط کشی بر زیر جملات خاصی و یا علامت گذاریهای ویژه نگارش، از وبلاگ جمهوری شورایی است. همچنین، نگارش اعداد به جای حروف که در متن چاپی اصلی بکار رفته اند، از طریق این وبلاگ صورت گرفته است. با توجه به کثرت تاریخها، روزها و شماره ها در متن، این روش برای تفکیک و بیان روشن آنها، ضروری است.

* در اینجا در متن اصلی، چند نقطه قرار گرفته است؛ دلیل آن، ناروشن بودن کلمه ای در صدای ضبط شده گوینده است. با توجه به مفهوم جمله قبلی، عبارت " بهمین ترتیب "، در محل نقطه گذاری شده در متن چاپی اصلی، قرار میگیرد.

- منبع برداشت متن چاپی اصلی تهیه شده از پیام:
www.golku.blogspot.com

- منبع دریافت صدای زندانی سیاسی ولی الله فیض مهدوی، که مورد استناد برای تهیه متن چاپی در منبع فوق است:
http://penlog-news.blogspot.com/2006/04/blog-post_114575610948332607.html