13 فروردین 86- 2 آوریل 2007
اخیراً اطلاعیه ای بتاریخ 6 فروردین 1386- 28 فوریه 2007، از سوی گروه اشرف دهقانی( موسوم به: چریکهای فدایی خلق ایران)، پیرامون برگزاری مراسمی به منظور تجلیل از زندگی سراسر تلاش و استواری صدیقه حائری ( مادر سلاحی ها ) منتشر شده است. بنا به اعلام این گروه، این مراسم در روز 21 آوریل در شهر استکهلم سوئد برگزار خواهد شد. این اولین بار پس از آغاز زندگی در تبعید برای صدها نفر از فعالین جناحهای انقلابی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران از جمله برای صدیقه حائری است، که از او اطلاعی در این سطح منتشر میشود. برگزاری این مراسم فرصتی برای طرح برخی مسائل و بیان بعضی خاطرات است.
رفیق جواد سلاحی در روز 26 فروردین سال 1350 در جریان پخش اعلامیه سازمان با مأموران ساواک درگیر شده، جان می بازد. رفیق کاظم سلاحی پس از بازداشت و تحمل شکنجه های طاقت فرسا در روز 14 تیر سال 1350 توسط دژخیمان رژیم پهلوی به جوخه اعدام سپرده میشود. رفیق حسین سلاحی در روز 28 خرداد سال 1354 به جوخه اعدام سپرده میشود. برادر دیگر رفقای جان باخته نیز در رژیم سلطتی بازداشت و به حبس ابد محکوم میگردد، که با مبارزات انقلابی منتهی به قیام 22 بهمن سال 57 آزاد میشود. دختر او مهری سلاحی، همسر سابق رفیق جان باخته، محمود محمودی( رفیق بابک)، آخرین بازمانده فعال در عملیات سیاهکل و از کادرهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت بود، که بهمراه او در سال 1364 بازداشت میگردد. رفیق بابک، یکی از رفقای مخالف جناح توکل- زهری در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت، توسط دژخیمان رژیم اسلامی در تاریخ 18 اسفند سال 1364، زمان کوتاهی پس از بازداشت خود، در زندان اوین به جوخه اعدام سپرده شد. کمیته مرکزی انتصابی سازمان، تحت سلطه عباس توکل و حسین زهری( بهرام)، با صدور اطلاعیه ای علنی در تیر ماه سال 1363 و درج آن در نشریه کار، در یک ارزیابی مغرضانه و جهت دار از ضربات پلیسی به سازمان، رفیق بابک را عامل رژیم و" کبوتر پرقیچی" اعلام نمود. این اقدام بغایت ارتجاعی و سرکوبگرانه، نقشی جدی در کشاندن اختلافات درونی سازمان به سطح درگیری مسلحانه 4 بهمن ایفا کرد.
دوران روزهای سخت و غیرقابل تحمل برای صدیقه حائری در شرایط سلطه رژیم اسلامی، با آغاز دهه 60، بویژه از روز بازداشت رفیق بابک و همسر او مهری، آغاز گردید. در ادامه آن، مادر سلاحی ها به همراه دو کودک رفقا بابک و مهری، به کردستان( عراق ) و مقر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت، منتقل گشتند. در اینجا اما تلخ ترین حادثه در زندگی رفیق صدیقه حائری، یعنی درگیری مسلحانه درونی 4 بهمن سال 1364 در انتظار او بود. او نه فقط این حادثه مهلک، بلکه فروپاشی سازمانی را که هر سه فرزند کمونیست او در پی ریزی آن سهیم بودند و او همه روزهای زندگی خود تا این لحظه را به پای شکوفایی آن ریخته بود، می بایست نظاره میکرد. مادر سلاحی ها، در مقطع راهزنی دارو دسته خیانتکار" اکثریت" در سال 59، به جناح " اقلیت " سازمان پیوسته، تا روز واقعه چهارم بهمن سال 64 در این چهارچوب باقی ماند.
صدیقه حائری در مقرات سازمان تحت ایلغار توکل و بهرام، هرگز در شأن یک شهروند نجیب و مبارز ایرانی، در شأن مادر کمونیستهای رزمنده و شجاع فدایی مورد برخورد قرار نگرفت. او که در سنی نزدیک به 70 سالگی، در یک منطقه کوهستانی، در میانه شلیک توپ و بمباران هوایی، بهمراه دو کودک خردسال زندگی میکرد، بدتر از هرچیز، باید شرایط محفلیسم بدوی و روابط مافیایی دو دسته بندی سازمان برباد ده، باند مدنی- شیبانی- شیشوانی، و دارودسته توکل- زهری- هسته اقلیت را هم، تحمل میکرد. مادر سلاحی ها پس از حادثه تأسف بار 4 بهمن سال 64، در مقر جناح " شورای عالی"( جناح مدنی- شیبانی- شیشوانی)، باقی ماند. در روز 18 اسفند سال 64 و به فاصله کوتاهی پس از درگیری چهارم بهمن، رفیق بابک، پدر بچه های همراه او هم، به جوخه اعدام سپرده شد.
در مقرجناح" شورای عالی" اما، محدودیت امکانات زندگی، بمراتب بیش از مقرات سازمان قبل از 4 بهمن بود. صدیقه حائری هر از گاهی برای دیدار به مقر کومه له، مقر گروه اشرف دهقانی و یا مقر شهر جناح " شورای عالی" در سلیمانیه می رفت. مطمئنناً تلخی و غیرقابل تحمل بودن این دوره برای او، بمراتب از دوره مبارزه مخفی در شرایط رژیم سلطنتی بیشتر بود. مادر سلاحی ها در فاصله گرفتن از جناح انحلال طلب و سرکوبگر توکل- زهری- هسته اقلیت، کاملاً محق بود. زندگی در مقر جناح" شورای عالی" اما، به معنی پیوستن او به دارودسته مصطفی مدنی توطئه گر نبوده، از نیاز او به ارتباط با " بچه های فدایی" ناشی میگشت. مادر سلاحی ها به جمعی تعلق داشت که در روز جمعه 4 بهمن سال 64 در اعتراض به افسارگسیخته گی جناح عباس توکل، در جاده ای در پایین و مقابل مقر رادیو صدای فدایی در روستای گاپیلون، تجمع میکنند. این تجمع اعتراضی بناگهان به درگیری مسلحانه منجر شده، او و کودکان خردسال همراه او هم، از قسمت مقر رادیو، محل استقرارعباس توکل و گروه او، مورد تیراندازی شدید واقع میشوند. صدیقه حائری خوشبختانه از این وحشی گری سقوط کرده گان به اعماق بی پرنسیپی، جان سالم به در برد و امروز شاهد برگزاری مراسمی به پاس زندگی سخت، اما سراسر تلاش و شور و حماسه خود و فرزندان خود است.
با امید به اینکه صدیقه حائری، زن کمونیست و رزمنده و مادر مبارز رفقای ما، جواد، کاظم و حسین سلاحی، بازهم صحیح و سالم زندگی کند و شاهد روزهای آزادی مردم کشور خود گردد- آزادی مردم زحمتکش، شرافتمند و مقاومی که او خود نمونه کاملی از آنهاست.
-------------------------------
اطلاعاتی پیرامون مطلب بالا
1- در تجلیل از صدیقه حائری( مادر سلاحی ها ) همچنین یک ویدئو کلیب، از م- شکیب، در نشانی زیر قابل دریافت است. http://www.youtube.com/watch?v=tU8TB4D9Mzs
2- محل درج اطلاعیه مربوط به برگزاری مراسم تجلیل از مادر سلاحی ها در نشانی زیر:
http://www.siahkal.com
3- رفیق کاظم سلاحی مهندس شیمی از دانشگاه تهران و در لحظه جان باختن، 25 ساله بود. کاظم سلاحی بهمراه حداقل 185 نفر از جانباختگان کمونیست و مبارز، در قطعه 33 گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شده است. خاطره ای از او در این نشانی، تحت عنوان: " بیاد دوستم کاظم سلاحی"
http://weblog.zendehrood.com/arvand?ArchiveID=431
خاطره ای پیرامون رفیق کاظم سلاحی در نشانی زیر:
http://209.85.135.104/search?q=cache:slklc303xQkJ:amooarvand.blogfa.com/85054.aspx+%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85+%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C&hl=de&ct=clnk&cd=10&gl=de
4- مختصری پیرامون رفیق جواد سلاحی
رفیق جواد سلاحی در سال 1323 تولد یافته، در سال 1350 جان باخت
رفیق جواد سلاحی پس از پایان تحصیلات متوسطه، به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران می پیوندد. در روز 25 فروردین سال 1350، هنگامی که بهمراه رفیق علیرضا نابدل، در خیابان پامنار تهران مشغول نصب اعلامیه سازمان بودند، مورد شناسایی مأموران رژیم شاه قرار میگیرند و در حال فرار، از سوی مأموران کلانتری 17 به سوی آنها تیراندازی میشود. پس از تیراندازی متقابل، رفیق نابدل در این درگیری زخمی و بازداشت میشود. رفیق جواد سلاحی برای زنده نیفتادن به دست مأموران رژیم، با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه میدهد. او گلوله را از پشت گردن شلیک میکند، تا از این طریق، صورت او برای مأموران ساواک قابل شناسایی نشود. از آنجا که نام و عکس او، در لیست وسیعاً پخش شده از سوی ساواک موجود بود.
مأمورین رژیم شاه پس از عملیات سیاهکل در روز 19 بهمن سال 1349، درروز 17 فروردین سال 1350، با انتشار عکسهای 5 نفر از رفقای فدایی و سپس با افزایش آنها به 9 نفر، تلاش میکنند به کمک اطلاعات همگانی، آنها را بازداشت کنند. در این لیست که برای بازداشت رفقای نامبرده به همراه عکس، 100 هزار تومان جایزه تعیین شده بود، نام رفیق جواد سلاحی نیز به چشم میخورد. اسامی رفقای موجود در این لیست عبارت بودند از:
امیر پرویز پویان، حمید اشرف، عباس مفتاحی، اسکندر صادقی نژاد، جواد سلاحی، منوچهر بهایی پور، رحمت الله پیرو نذیری، محمد صفاری آشتیانی و احمد زیبرم.
نگارنده این سطور به اطلاعاتی پیرامون رفیق حسین سلاحی، در شبکه جهانی اینترنت دست نیافت. این در حالی است که طی چندین دهه، حد اقل 7 سازمان و دهها انجمن و محفل و سایت و نشریه، از نام و عنوان سازمان سلاحی ها، " نان میخورند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ