براساس اخبار منتشره، کشور کره شمالی دست به یک آزمایش هسته ای زده است. اهمیت آن در سطح سیاست بین المللی به حدی است، که بلافاصله در روز دوشنبه 9 اکتبر، دولت آمریکا با ارائه قطعنامه ای به نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل، خواهان انجام محاصره دریایی، برای تضمین تحریم اقتصادی این کشور شده است. اقدام کره شمالی، بسیاری از محاسبات قدرتهای جهانی را بهم ریخته، بطور محسوسی بر سیاست آنها پیرامون پرونده هسته ای رژیم اسلامی، تأثیر خواهد گذاشت.
توسل کره شمالی به قدرت نمایی هسته ای همچنین، دولت چین، یعنی متحد دائمی آن را نیز شوکه ساخته، آن را به محکومیت فوری اقدام کره شمالی کشانده است. این اولین بار است که دولت چین، چنین آشکار و غیر متعارف، علیه کره شمالی موضع گیری کرده، از آن میخواهد به سیاست هسته ای خود، خاتمه دهد.
انجام آزمایش هسته ای از سوی کره شمالی، بدون هیچ تردیدی، " موهبتی الهی" برای قدرتهای غربی است. از این طریق، وجود خطر تسلیح هسته ای قدرتهای دیگر " محور شرارت"، نظیر رژیم اسلامی، در نزد دولتها، احزاب مخالف و افکار عمومی غرب نیز، مسلم میشود. این درست آن شرایط سیاسی داخلی و بین المللی دلخواه دولت بوش، طراحان جنگی و ژنرالهای آن است، که مدتها برای اثبات وجود چنین خطری، دست به تلاش زده اند. واکنش سریع و منفی دولت چین نیز، عمدتاً از این طریق، قابل توضیح است. طی ماههای اخیر، دولتهای روسیه و چین، برای جلوگیری از تحکیم قدرت غرب در خلیح فارس از طریق یک جنگ جدید، به اقدامات متعددی روی آورده اند. این دو دولت، هر تلاش آمریکا، برای کشاندن اوضاع به شرایط یک تصمیم گیری ضد رژیم اسلامی را خنثی کرده، بر سیاست ادامه مذاکرات، تأکید نموده اند. در حالیکه آزمایش هسته ای کره شمالی، آشکارا به تضعیف موقعیت سیاسی چین و روسیه در برابر آمریکا منجر شده، موضع جناحهای تندرو در دولت بوش را تقویت کرده است. این تغییر در ادامه خود، پرونده هسته ای رژیم اسلامی را، که خود هم اینک در بالاترین سطح حساسیت قرار دارد، به موضوعی بسیار مهمتر از گذشته، تبدیل نموده است.
به تأثیر سیاسی حادثه بالا، باید شرایط بازهم وخیم تر عراق و افغانستان را اضافه نمود. در ماههای اخیر، بطور آشکاری، جنگ و ترور و آدم کشی در هر دو کشور، افزایش یافته، هیچ چشم اندازی از بهبود اوضاع بچشم نمیخورد. این تصور که دولتهای سهیم در اشغال و جنایت، به ناتوانی خود اعتراف کرده، دست به تخلیه دو کشور میزنند، تصوری نادرست است. بلکه دقیق تر است اگر ادعا کنیم، دولتهای غربی، هر چه بیشتر بر ضرروت " حل مسئله ایران" متمرکز شده، از دید خود، به حل اساسی معضل تروریسم اسلامی روی خواهند آورد. جنگ لبنان و موضع کاملاً آشکار غرب در حذف قدرت نظامی حزب الله، ابهامی در مقاصد آنها، در تسویه حساب با متحد دیروزی خود، رژیم اسلامی، باقی نگذاشت.
تهاجمات نظامی ارتشهای غربی به یوگوسلاوی، افغانستان و عراق، درعین حال با شرایط درهم تنیده گی هر چه بیشتر اقتصاد سرمایه داری در جهان نیز، همزمان گشته است. برای بخش بزرگی از دولتها، احزاب سیاسی و افکار عمومی درغرب، حضور نظامی و لشگر کشی به مناطق بحرانی، به ضرورت شرایط " جهانی " شدن اقتصاد امپریالیستی، فراروئیده است. مخالفتهای روشنفکرانه با تهاجمات نظامی درغرب، هنوز بازتاب واقعی افکار عمومی نبوده، قادر به ارائه تصویری واقعی، از جهان مداوماً در حال پیوند کنونی نیست. امروزه بتدریج نه فقط در غرب، بلکه در سراسر جهان، حضور نظامی مستقیم آمریکا در مناطق بحرانی، منطقی و عادی جلوه کرده، به اجتناب ناپذیری ایجاد امنیت در جهان تک قطبی تفسیر میشود. این بویژه اهمیت دارد، از آنجا که روسیه و چین، در سیاست توسعه اقتصادی و کسب بازار، قبل از همه به سرمایه آمریکایی و توافق با غرب وابسته شده، در موقعیت ایجاد یک قدرت آلترناتیو نظامی علیه آمریکا نیستند.
رد مداوم شرایط غرب پیرامون پرونده هسته ای از سوی رژیم اسلامی از یک طرف، و حساس شدن شرایط امنیت بین المللی از طریق آزمایش هسته ای کره شمالی از سوی دیگر، خطر وقوع جنگ جدیدی در خاورمیانه را بازهم تشدید ساخته است. این واقعیت قبل از همه، وظایف فعالین کارگری، دانشجویی و زنان در کشور را، سنگین تر نموده، ضرورت تمرکز بر مسائل سیاسی کشور را، دو چندان میسازد. جریانات محفلی در خارج از کشور، با دامن زدن به مسائل دلخواه خود ( تفریح و یادبود و مراسم و مصاحبه ...)، به حساسیت مردم نسبت به خطرات موجود آسیب زده، جامعه را به حالت رخوت و بی خبری از شرایط خطرناک کنونی، سوق میدهند. نهادهای مستقل کارگری و دانشجویی در کشور، بجای درگیرشدن با فضای سیاسی غیر مولد خارج، بدتر از آن، محیط تعارف و تملق و محفلیسم بدوی پالتاک، باید به ایجاد اتحاد در صفوف خود روی آورده، دخالت در تحولات سیاسی را، به وظیفه اصلی خود مبدل نمایند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرنگونی رژیم ترور اسلامی - اعلام آزادیهای عمومی - فراخوان کنگره شوراها
کنگره شوراها یک کنگره عمومی است، که در لحظات سرنگونی رژیم اسلامی، از تجمع نماینده گان شوراها، سندیکاها و اتحادیه ها، کمیته ها، نهادها و ارگانهای صنفی و دموکراتیک همه اقشار و طبقات سهیم در سرنگونی رژیم اسلامی، در داخل کشور تشکیل میگردد. این کنگره، از قدرت گیری سازمان مجاهدین و سلطنت طلبان، بمثابه جریانات ارتجاعی و سرکوبگر ممانعت بعمل آورده، راه سوء استفاده از خلاء قدرت برای شروع کشمکشهای قومی، توسل به تخریب و انتقام جویی را سد نموده، خطوط کلی نظام سیاسی آتی را روشن ساخته، موعد انتخابات ارگانهای دائمی در کشور را معین میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طرح اولیه قطعنامه هایی برای ارائه به کنگره شوراها
www.behkish.blogfa.com
آرشیو شهریور 1385
http://www.rojhelatpres.com/agust-06/30-2.htm
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اکبر تک دهقان، 18 مهر 1385- 10 اکتبر 2006
www.j-shoraii.blogspot.com damawand158@yahoo.de نشانی جدید ای- میل.
www.kapital.blogfa.com www.behkish.blogfa.com