Friday, February 02, 2007

! خطر هیچ شدن چپ و جنبش کارگری



13 بهمن 1385- 2 فوریه 2007

مهلت دوماهه شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم در ایران، طی کمتر از یک ماه به پایان میرسد؛ اما این همه مسئله نیست! بلکه قطعنامه بعدی به احتمال زیاد، با تعیین اولتیماتومی، به رژیم اسلامی تکلیف خواهد کرد، به خواست این شورا و قبل از همه، دولت آمریکا عمل نماید؛ در غیر این صورت باید با اقدامات عملی بمنظور تعطیل مراکز هسته ای خود، حساب کند. حدس چنین سرانجامی برای کشمکش هسته ای، به نبوغ زیادی نیاز ندارد. از آنجا که بدون هیچ تردیدی، دولتهای غربی، قبل از همه، آمریکا و اسرائیل، تحت هیچ شرایطی کسب توانایی تولید سلاح هسته ای و یا انجام آزمایش هسته ای از سوی رژیم اسلامی را، تحمل نخواهند کرد. همین واقعیت، قطعیت سرنوشت مسئله هسته ای را هر روز بیش از روز قبل، به سوی تعیین تکلیف نهایی سوق میدهد. از این گذشته، تهاجم نظامی بیرحمانه ارتش اسرائیله به لبنان، و اقدامات عملی کنونی دولت آمریکا در عراق علیه دخالتهای رژیم اسلامی و دسته جات وابسته به آن، به روشنی نشان میدهند که مسیر نزدیک شدن صف آرایی عملی طرفین تخاصم، تا چه حد هموار شده است. دولت آمریکا، نه فقط بدلیل جلوگیری از دستیابی رژیم اسلامی به سلاح هسته ای، در ادامه و تعمیق این بحران ذینفع است، بلکه همچنین از زاویه منافع استراتژیک ایجاد ثبات در عراق و تضمین دائمی موقعیت خود در این منطقه نیز، به سوی درگیری مستقیم با رژیم اسلامی کشیده میشود.

جنبش کارگری ایران، حتی در پیشروترین بخش آن، یعنی کارگران مبارز شرکت واحد، هنوز به حداقلی از اعلام حساسیت نسبت به سرنوشت کشور و مردم دست نیافته است. غلبه جریانات ارتجاعی در چپ، طی 27 سال " فعالیت" نابود کننده آنها، ویرانه ای برجای گذاشته است که فعالترین علاقمندان به مسائل طبقه کارگر، هنوز از مقاله نویسی پیرامون درخواستهای اولیه صنفی، نظیر شرایط قرن نوزدهم جنبش کارگری، فراتر نرفته اند. در مقابل چشمان آنها، بحران سیاسی کشوری که شهروندان آن هستند، داخلی و بین المللی، به سمت تحریم و تعیین ضرب العجل و تهاجم نظامی پیش میرود، اما آنها نظیر جریانات آنارکو- سندیکالیست شبه چپ جدا شده از مجاهدین در مقطع انقلاب بهمن، سخت در کار تبلیغ و تحصن برای خواستهای صنفی بوده، کاری به بحران سیاسی و شرایط قدرت ندارند؛ نیروی دیگری هم که وجود ندارد. ظاهراً همگی بر هدف خودکشی سیاسی توافق کرده اند.

تعیین اولتیماتوم احتمالی برای به عقب راندن رژیم اسلامی از مواضع کنونی آن، نه فقط جامعه را به سوی تشدید بحران و غلبه ترس و وحشت همگانی سمت میدهد، بدتر از آن، تیر خلاصی برای چپ و جنبش کارگری محسوب میگردد. هر گونه تهدید جدی رژیم اسلامی و به عقب نشاندن آن از سوی دولت آمریکا، چیزی جز تقویت استراتژیک موقعیت مجاهدین، مدافعین رژیم ساواک، دسته جات ارتجاعی- قومی و اصلاح طلبان اسلامی نیست. ادعاهای رادیکالیسم و انقلابیگری در چنین شرایطی، در بهترین حالت، بیش از پول سیاه ارزش نخواهند داشت؛ سرنوشت چپ و جنبش کارگری عراق، نباید در این زمینه شکی برای کسی باقی بگذارد.

--------------------------------------------
سرنگونی رژیم ترور اسلامی - اعلام آزادیهای عمومی - فراخوان کنگره شوراها

کنگره شوراها یک کنگره عمومی است، که در لحظات سرنگونی رژیم اسلامی، از تجمع نماینده گان شوراها، سندیکاها و اتحادیه ها، کمیته ها، نهادها و ارگانهای صنفی و دموکراتیک همه اقشار و طبقات سهیم در سرنگونی رژیم اسلامی، در داخل کشور تشکیل میگردد. این کنگره، از قدرت گیری سازمان مجاهدین و سلطنت طلبان، بمثابه جریانات ارتجاعی و سرکوبگر ممانعت بعمل آورده، راه سوء استفاده از خلاء قدرت برای شروع کشمکشهای قومی، توسل به تخریب و انتقام جویی را سد نموده، خطوط کلی نظام سیاسی آتی را روشن ساخته، موعد انتخابات ارگانهای دائمی در کشور را معین میکند.
-------------------------------------------
طرح اولیه قطعنامه هایی برای ارائه به کنگره شوراهاwww.toumaj.blogfa.com