Monday, November 06, 2006

خواست خاتمه سوء استفاده از عنوان و تاریخ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت در خارج از کشور

!بازدید کننده گرامی

متن زیر، یک متن اعتراضی، علیه سوءاستفاده از نام و تاریخ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت بوده، هر هفته روزهای شنبه، از ساعت 18 الی 22 به وقت اروپای مرکزی، بعنوان مطلب اول در این وبلاگ و سایر وب سایتهای این نگارنده، درج میگردد. این مقاله، پس از ساعت 22 در همان روز، باردیگر در وبلاگهای منتشر کننده آن، اما در تاریخ قدیمی و اصلی خود، جای خواهد گرفت
.
-----------------------------------------------
خواست خاتمه سوء استفاده
از عنوان و تاریخ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت در خارج از کشور

اکبر تک دهقان
15 آبان 1385- 6 نوامبر 20


بخشی از مصائب غیر قابل تحمل و درد و رنج ناشی از سلطه این رژیم فاشیستی، بدون هیچ تردیدی با انحلال سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت، در ارتباط قرار میگیرد. در صورت وجود و رشد جریان چپ انقلابی و تحکیم موقعیت سازمان فدایی- اقلیت، رژیم اسلامی قادر به تداوم حیات چندش آور خود، و ارتکاب اینهمه جنایات هولناک علیه مردم ستمدیده نبود. چپ انقلابی تحت پرچم سیاهکل، در کمتر از 6 سال که از تجدید حیات آن گذشت، توده میلیونی مردم را به حرکت در آورده، کاخ ارتجاعی ترین رژیم جهان دوره خود را، بر سر بانیان آن ویران ساخت. اینکه حیات ماشین آدمکشی اسلامی، نه 7 سال، بلکه 27 سال تیره و تار ادامه یافت، بجز با فقدان یک جریان چپ انقلابی متشکل، متکی بر سنتهای انقلابی در جامعه ایران، با کدام منطق دیگر قابل توضیح است؟

به این حقیقت بدیهی در بالا اضافه شود، که سازمان فدایی در دوره رژیم سلطنتی، نه در خارج، که تماماً در داخل کشور شکل گرفته و فعالیت نموده است. از این رو ادعای وجود سازمانهایی در خارج از کشور با نام و عنوان فدایی، آنهم طی 25 سال پس از سال 60، هیچ شباهتی با روند پیدایش و تأثیرگذاری سازمان چریکهای فدایی خلق ایران ندارد. روشن است چنین دسته جاتی، هر چه که باشند، به سنت و تاریخ فدایی، که براساس دخالتگری مستقیم در مبارزات انقلابی شکل گرفت، مربوط نیستند.

جریانات شبه مافیایی که ننگ انحلال سازمان انقلابی توده های زحمتکش، سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت را بر پیشانی دارند، همچنان به زندگی گیاهی خود در غرب ادامه داده، راه تشکل دوباره این نیروی پیشرو و مؤثر در هر تحول آتی را سد نموده اند. این در حالی است که در مقابل چشمان حیرت زده آنها، و بدون کمترین اعتنایی به محفل بازان و عوامفریبان مقیم خارج، نسل جوان چپ انقلابی از میان دانشجویان و کارگران کمونیست، در حال تجدید سازمان، و درصدد بدوش گرفتن وظایف سنگین سیاسی خود است.

محافل مقیم خارج که بناحق خود را به تاریخ و نام سازمان فدایی-اقلیت الصاق نموده اند، بدترین شکل انفعال و بی عملی و تقویت آگاهانه چپ اپورتونیست و اصلاح طلبان اسلامی را در پیش گرفته اند؛ این اما همه مشکل نیست. این جریانات هر از گاهی با به راه انداختن کارناوالی از رسوایی شغلی، سیاسی و یا مالی، باز هم هر چه بیشتر تیشه به ریشه سنتهای مبارزاتی مردم ایران میزنند. در این میان گروه عباس توکل، به موضوع روز در ارتکاب چنین فضاحتهایی در خارج مبدل شده، گوی سبقت در این زمینه را، از سایر جناحهای انحلال طلب در طیف فدایی- اقلیت، ربوده است.

امروزه این واقعیتی است غیر قابل انکار، که بخش اعظم فعالین سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت، از دسته جات انحلال طلب در زیر فاصله گرفته اند. این جریانات فاقد کمترین تحرک و احساس مسئولیت در قبال جامعه، و بیگانه با تئوری و پراتیک سازمان، شامل گروههای زیر گشته، قادر و مایل به ایفای هیچ نقشی در مبارزات مردم ایران نیستند.

گروه عباس توکل ( موسوم به: " سازمان فداییان- اقلیت")
گروه مصطفی مدنی ( موسوم به: " اتحاد فداییان خلق ایران")
گروه یدی شیشوانی ( موسوم به: " اتحاد فداییان کمونیست ایران")
گروه حسین زهری/ بهرام ( موسوم به: " سازمان چریکهای فدایی خلق ایران" و یا " کمیته خارج سابق")
گروه هسته ( موسوم به: " هسته اقلیت").

با توجه به واقعیت بالا و اینکه گروههای فوق، با هدف انحلال سازمان فدایی- اقلیت، شکل گرفته اند، این سوال مطرح میشود، چنین به اصطلاح تشکلهایی، چرا هنوز به " فعالیت" خود ادامه داده، و عرصه را برای تجدید حیات این جریان در داخل کشور، باز نمیکنند؟ پاسخ این سوال برای تبعیدیان سیاسی در خارج، کاملاً روشن است: یدک کشیدن عنوان یک سازمان شناخته شده نظیر فدایی، یک وسیله کسب موقعیت، نام و امکانات مالی، شغلی، تسهیلات گسترده برای برقراری و حفظ روابط فردی- اجتماعی، همچنین دریافت حق اقامت در خارج، برای بستگان و هم محفلیهای خود است. از این گذشته، آنها امیدوارند از طریق انحصار عنوان فدایی، از پیدایش سازمانی انقلابی از این سنت در داخل جلوگیری کرده، جامعه را ناچار به پذیرش خود، بعنوان احزاب حاکم آینده کشور سازند. این افراد که جز ویرانگری در طیف فدایی- اقلیت، کارکرد دیگری نداشته اند، آشکارا نام و عنوان فدایی را، نظیر یک مارک تجاری، برای اهدف شخصی و سیاسی کنونی و آتی خود، بکار میگیرند. همین اما، مسیر کار و تلاش اکثریت وابسته گان این طیف را، هم در خارج و هم در داخل، سد کرده است. ما نه فقط با اپورتونیسم سیاسی، تشکیلات شکنی، و انحلال طلبی از نوع افراطی آن، بلکه با کلاهبرداری وقیحانه، پیچیده در زرورق فدایی و انقلاب، آنهم طی بیش از 20 سال پس از انحلال سازمان نیز، مواجهیم.

اقدامات منتهی به کشاندن سازمان به ورطه فاجعه نابود کننده 4 بهمن سال 1364، قتل رفقای فدایی و انحلال تشکیلات، خیانتی بزرگ علیه کارگران و زحمتکشان ایران محسوب میگردد. مسئول این وبلاگ، بعنوان یکی از فعالین مستقل طیف فدایی- اقلیت، ضمن محکوم نمودن عناصر شریک در این تبهکاری بیسابقه، وابستگان این محافل را، به برداشتن گامی مثبت، هر چند کوچک، دعوت کرده، آنها را به برچیدن این به اصطلاح سازمانهای سیاسی خود فرا میخواند. از طریق پایان سوء استفاده از عنوان فدایی توسط عناصر شبه مافیایی، که چیزی جز ننگ تاریخ این سازمان نیستند، باید راه برای ایجاد تغییرات جدی در طیف سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت، و تسهیل تشکل چپ انقلابی در کشور هموار شود.

در اعتراض به عدم تعطیل دسته جات فوق، و ادامه سوء استفاده عناصر آنها از نام و تاریخ فدایی-اقلیت، متن درخواست بالا، هر هفته، در روزهای شنبه، از ساعت 18 الی 22 به وقت اروپای مرکزی، در صفحه اول وبلاگهای جمهوری شورایی، بازسازی، کاپیتال و ...، جای خواهد گرفت
.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرنگونی رژیم ترور اسلامی - اعلام آزادیهای عمومی - فراخوان کنگره شوراها

کنگره شوراها یک کنگره عمومی است، که در لحظات سرنگونی رژیم اسلامی، از تجمع نماینده گان شوراها، سندیکاها و اتحادیه ها، کمیته ها، نهادها و ارگانهای صنفی و دموکراتیک همه اقشار و طبقات سهیم در سرنگونی رژیم اسلامی، در داخل کشور تشکیل میگردد. این کنگره، از قدرت گیری سازمان مجاهدین و سلطنت طلبان، بمثابه جریانات ارتجاعی و سرکوبگر ممانعت بعمل آورده، راه سوء استفاده از خلاء قدرت برای شروع کشمکشهای قومی، توسل به تخریب و انتقام جویی را سد نموده، خطوط کلی نظام سیاسی آتی را روشن ساخته، موعد انتخابات ارگانهای دائمی در کشور را معین میکند

---------------------------------

طرح اولیه قطعنامه هایی برای ارائه به کنگره شوراها
---------------------------------
شماره حساب بانکی برای کمک مالی به کارگران اخراجی شرکت واحد تهران
بانک ملی ایران- تهران شعبه پل تهران نو، کد بانک 134، حساب قرض الحسنه شماره 732280 به نام آقایان: داوود نظری، ابراهیم مددی و ناصر غلامی. از هر بانکی در خارج از کشور میتوان با پرکردن فرم مخصوص، مستقیماً به شماره حساب فوق، پول واریز کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ