Saturday, January 21, 2006

!تهدید به حمله اتمی علیه مراکز هسته ای رژیم


رئیس جمهور فرانسه ژاک شیراک، در روز 19 ژانویه، طی سخنرانی خود در یک پایگاه نظامی- هسته ای این کشور، آشکار و پنهان و کاملاً جدی، حکومت اسلامی و رهبری آن را با امکان یک حمله اتمی به ایران تهدید کرد. روشن است حمله اتمی چیزی نیست که بتوان آن را یک شوخی و یا تپق کلامی تلقی کرده، به لاف زنی عامیانه نسبت داد. اهمیت و تأثیر سیاسی یک چنین تهدیدی بویژه از سوی اروپا، با یک تهاجم نظامی آمریکا به مراکز هسته ای رژیم، تفاوت زیادی ندارد. این موضع گیری از سوی فرانسه همچنین، از اطلاع کامل این کشور از توسل احتمالی دولت آمریکا به سلاح اتمی، در صورت شروع یک درگیری نظامی واقعی حکایت میکند. باید دلایل محکمی برای یک سیاستمدار محافظ کار وکارکشته فرانسوی وجود داشته باشد، که در اقدام به تهدید علیه یک " قدرت منطقه ای"، تا بدین حد پیش برود. از آنجا که کاربرد ناشیانه چنین هشدارهایی، موضوع جنگ هسته ای را به مقوله ای عادی تبدیل ساخته، موجب تشویق دیگران به تکرار آن در هر شرایط دلبخواهی نیز خواهد گشت. با توجه به راه اندازی دوباره برخی از تأسیسات مربوط به فعالیتهای هسته ای در ایران، وامکان کشاندن پرونده هسته ای به شورای امنیت، همچنین تأکید یکی از سازمانهای اطلاعاتی غرب در کاهش فاصله رژیم اسلامی تا دستیابی به سلاح هسته ای، مفهوم این تهدیدات روشن تر میشوند.

سخنرانی شیراک همچنین نوعی تلاش برای عقب نماندن از دولت امریکا نیز محسوب میگردد. فرانسه که نماینده " استقلال " اروپا در مقابل امریکا است، تلاش میکند ابتکار عمل در برخورد به رژیم اسلامی را به دست گرفته، با بکارگیری تندترین لحن برخورد، رژیم اسلامی را به عقب نشینی وادار ساخته، از شکست اروپا در برابر آمریکا، برای مجاب کردن رژیم اسلامی به پذیرش طرح آن، جلوگیری نماید. این سیاست همچنین به این دلیل اهمیت دارد که اروپا شاهد افزایش نقش روسیه و چین در خلیج فارس از طریق دخالت در بحران هسته ای بوده، از این طریق اتحاد استراتژیک امریکا و اروپا را نیز در مقابل دو قدرت دیگر، درمعرض تهدید میبیند. شیراک در عین حال برای حکومت اسلامی، علائمی از وجود خطر تهاجم هسته ای از سوی دولت آمریکا را علنی ساخته، به افکار عمومی در ایران هشدار داده، و رژیم اسلامی را به تغییر موضع و سازش با اروپا، دعوت میکند.

سخنرانی تهدید آمیز رئیس جمهور فرانسه به احتمال زیاد، بخشی از جناحبندی های رژیم اسلامی را به تجدیدنظر در سیاست ماجراجویی هسته ای آن، وادار خواهد ساخت؛ رژیم اسلامی نمی تواند تهدیداتی تا این سطح، آنهم از سوی شریکان اصلی تجاری خود در اروپا را نادیده بگیرد. سخنرانی شیراک نه فقط موضوع تهدیدات هسته ای از سوی قدرتهای منطقه ای پس از پایان جنگ سرد را یاد آور میشود، بلکه حمایت این دولتها از تروریسم و دامن زدن به " جنگ تمدنها " را هم مطرح مینماید. این نیز بخوبی نشان میدهد، مشکل غرب، نه فقط فعالیتهای هسته ای، بلکه اساساً موجودیت رژیم اسلامی است. غرب دیگر به متحد سابق خود برای ایفای نقش نگهبان " کمربند سبز" علیه اتحاد شوروی، کشتار کمونیستها در ایران و جنگ افروزی در خاورمیانه، نیازی ندارد.

برخی جریانات روشنفکری منتسب به چپ ایرانی، کشمکشهای کنونی رژیم اسلامی با رقیبان بین المللی آن را، به سطح بده بستانهای همیشگی دولتها، به ابزاری برای سازشهای آتی، به توطئه های پشت پرده، چانه زنی، امتیازگیری، مناقشه، و در انتها ادغام اقتصاد ایران در سرمایه داری جهانی نسبت میدهند. این گرایش تصور میکند، سرمایه داری ایران تاکنون به بخشی از اقتصاد جهانی تعلق نداشته است. گویا این اقتصاد در خلاء ادامه حیات داده، در چهارچوب اسلامی- ایرانی محصور بوده، و همه مشغله سیاستمداران امپریالیستی، چگونگی ادغام آن در اقتصاد جهانی است. در حالیکه جزء اصلی اقتصاد ایران، یعنی نفت، که 80% در آمدهای ارزی کشور وابسته به آن است، از زمان شکل گیری صنعت نفت در ایران، بخش لاینفکی از اقتصاد سرمایه داری جهانی است. این گرایش محافظه کار و روشنفکرانه که تنها پاسیفیسم افراطی خود در مبارزه سیاسی را برملا میکند، این حقیقت را درنظر نمی گیرد، که موضوع برای جنبش کارگری، نه شرط بندی پیرامون این یا آن احتمال و مسابقه با دیگران برای اثبات درستی پیشگویی خود، بلکه درک و اعلام وجود خطر جنگ در شرایط کنونی است. اینکه در شرق و غرب کشور، شرایط جنگی حاکم است، و همه تمرکز سیاسی- نظامی اشغالگران این دو کشور متوجه ایران شده است، نمی تواند یک افسانه و موضوعی برای مشغول کردن مردم تلقی شود؛ بلکه از وجود یک خطر واقعی، خطر جنگ علیه مردم ایران، حکایت میکند. آنچه در شناخت شرایط فعلی مهم است، وجود همین خطر و نه پاسخ فنی به سوال حمله نظامی در این لحظه، آری یا خیر است. نا آگاه ترین افراد هم بدون هیچ تردیدی به وجود خطر جنگ اذعان میکنند؛ از آنجا که برای توضیح شرایط سیاسی، نه توطئه های پشت پرده بلکه روندهای واقعی که در مقابل چشمان همگان اتفاق می افتند، معیار قرار میگیرند. از این رو پایه تاکتیکهای سیاسی در این رابطه نیز، باید بر آگاهگری نسبت به این خطر، عمل تأثیر گذار علیه آن، و بسیج حداکثر نیرو برای رفع این خطر متکی گردد. گرایشهای منفعل در چپ ایران، از آنجا که در باتلاق زندگی محفلی صرف فرو رفته اند، تحلیل بحران بین المللی کنونی کشور را با بکارگیری روشی تماماً مکانیکی، به نوعی پیشگویی تفریحی در یک مسابقه اسب دوانی تنزل داده اند. این جریانات تحلیلهای خود را به طنز و متلک پیرامون طرفین " مناقشه " مزین ساخته، گریبان خود را از تعهد به امر دخالتگری سیاسی خلاص نموده، بی مسئولیتی، لاابالیگری و غیر جدی بودن نسبت به سرنوشت مردم را، به نمایش میگذارند.

آنچه که ما هم اکنون شاهدیم، کشمکشهایی برای بازی دادن مردم، برای حفظ و تحکیم رژیم اسلامی و بستن چند قرارداد اقتصادی با آن نیست؛ موضوع به مراتب مهمتر از این است. هم اقدامات رژیم اسلامی برای تولید سلاحهای هسته ای، و هم کشاکش غرب در این زمینه با آن، روندهای جدید، مهم، واقعی و جدی هستند. هم حمایت رژیم اسلامی از تروریسم اسلامی در خاورمیانه و جهان و خطر تسلیح این دسته جات به سلاح هسته ای، و هم قصد غرب برای مقابله با آنها، یک جریان حقیقی است. به این ترتیب کشیده شدن خطر جنگ به ایران، پدیده ای کاملاً عینی و درست از کارکرد دینامیزم شرایط سیاسی کنونی جهان وخاورمیانه ناشی میشود. برای کمونیستها، این نه موضوع فضل فروشیهای روشنفکرانه برای پیشگویی احتمال و یا عدم احتمال تهاجم نظامی، بلکه موضوع دخالتگری سیاسی، و تشویق مردم برای شرکت فعال در تعیین سرنوشت خود است. عبارت پردازیهای چپ منفعل، درعمل مردم را مشغول سوال حمله نظامی آری یا خیر ساخته، به سرایت همین انفعال مرگبار به جامعه منجر میشود. این روش سیاسی زیانبار، توده های بجان آمده و فرسوده، و جامعه گسیخته و دچار بی تفاوتی سیاسی را به دست حوادثی میسپارد که مسیر آن را نه خود مردم، بلکه دشمنان آنان تعیین میکنند؛ مطمئناً در چنین حالتی، آینده کشور چه با حمله نظامی و چه بدون حمله نظامی، میتواند در بهترین حالت سر از عراق کنونی در آورد.
*** *** ***
damawand58@yahoo.com www.j-shoraii.blogspot.com
اکبر تک دهقان، اول بهمن 1384- بیست و یکم ژانویه 2006
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
!زنده باد اول ماه مه 1385 در ایران
:اتحاد و بسیج نیرو
!علیه جنایات رژیم اسلامی
!علیه تبهکاریهای سرمایه داران
!علیه تجاوز امپریالیستی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ